سايه روشن

Thursday, June 05, 2003

اي پرنده مهاجر‏ ، اي پر از شهوت رفتن
فاصله قد يك دنياست بين دنياي تو با من

تو رفيق شاپركها ، من تو فكر گله مونم
تو پي عطر گل سرخ ، من حريص بوي نونم

دنياي تو بينهايت ، همه جاش مهموني نور
دنياي من يك كف دست روي سقف سرد يك كوه

من دارم تو آدمكها ميميرم ، تو برام از پريها قصه ميگي
من توي پيله وحشت مي پوسم ، برام از خنده چرا قصه ميگي؟


Sunday, June 01, 2003

بدون شرح :

«اللهم لا تواخذني بما يقولون و اجعلني افضل مما يظنون و اغفرلي ما لا يعلمون»