Saturday, May 04, 2002
ساعت18:45,تهران,اتوبان صدر,شرق به غرب....
نم نم بارون ميزنه روي شيشه ,
نمي خواهم از رو شيشه پاك شن
آسمون سياه سياهه
سفيدي برف تازه نشسته رو كوهها خودنمايي مي كنه...
نگاهم به جاده نيست...
به تضاد سبزي تميز درختها با سياهي ابرها خيره شدم
صداي نوارو بلندتر مي كنم
سرعت 90
باز دارم مست آهنگ ميشم...
گفتي گوش به زنگ ميموني تا بازم برات بخونم اما رفتي و نموندي تا تك و تنها بمونم...
100....120
بارون شديد شده...
برف پاك كن را يك درجه تندتر ميكنم...
نه...بارون تندتر از اين حرفهاست....
ديگه نميخواهم عقربه سرعت سنج رو نگاه كنم....
پامو روي پدال گاز محكمتر فشار ميدم...
صداي ضبط تا آخر بلنده....
ميسوزه هر چي ساختم حتي دلي كه باختم ....
بازم مست شدم...مست مست ...
مست عشق,مست بارون....مست اون ابراي آسمون....سرعت....موسيقي....خدااااا
با صداي بلند همراهش مي خونم...با تمام وجود فرياد ميزنم....
ذره ذره شكستم...قطره قطره چكيدم...به انتها رسيدم...تو سرزمين قلبت من به خدا رسيدم
فكر ميكنم بقيه ماشينها هم فهميدند كه مستم...كسي جلوم نمياد...
.........
بارون آروم شده....
سرعتم رو كم ميكنم...پشت چراغ قرمز ترمز ميكنم.
صداي ضبط كر كننده است.
آرومش ميكنم.
يك نفس عميق....
آه....
قلبم تير ميكشه....
نم نم بارون ميزنه روي شيشه ,
نمي خواهم از رو شيشه پاك شن
آسمون سياه سياهه
سفيدي برف تازه نشسته رو كوهها خودنمايي مي كنه...
نگاهم به جاده نيست...
به تضاد سبزي تميز درختها با سياهي ابرها خيره شدم
صداي نوارو بلندتر مي كنم
سرعت 90
باز دارم مست آهنگ ميشم...
گفتي گوش به زنگ ميموني تا بازم برات بخونم اما رفتي و نموندي تا تك و تنها بمونم...
100....120
بارون شديد شده...
برف پاك كن را يك درجه تندتر ميكنم...
نه...بارون تندتر از اين حرفهاست....
ديگه نميخواهم عقربه سرعت سنج رو نگاه كنم....
پامو روي پدال گاز محكمتر فشار ميدم...
صداي ضبط تا آخر بلنده....
ميسوزه هر چي ساختم حتي دلي كه باختم ....
بازم مست شدم...مست مست ...
مست عشق,مست بارون....مست اون ابراي آسمون....سرعت....موسيقي....خدااااا
با صداي بلند همراهش مي خونم...با تمام وجود فرياد ميزنم....
ذره ذره شكستم...قطره قطره چكيدم...به انتها رسيدم...تو سرزمين قلبت من به خدا رسيدم
فكر ميكنم بقيه ماشينها هم فهميدند كه مستم...كسي جلوم نمياد...
.........
بارون آروم شده....
سرعتم رو كم ميكنم...پشت چراغ قرمز ترمز ميكنم.
صداي ضبط كر كننده است.
آرومش ميكنم.
يك نفس عميق....
آه....
قلبم تير ميكشه....
Wednesday, May 01, 2002
من مثله كويرم
تو چنگ خاك اسيرم
چكه كن رو تن اين تشنه بارون...
تو چنگ خاك اسيرم
چكه كن رو تن اين تشنه بارون...
Tuesday, April 30, 2002
دستها آلوده است
در لجن زار گل لاله نخواهد روييد
در هواي عفن آواز پزستو به چه كارت مي ايد؟
فكر نان بايد كرد
و هوايي كه در آن نفسي تازه كنيم
گل گندم خوب است
گل خوبي زيباست
اي دريغا كه همه مزرعه دلها را
علف هرزه كين پوشانده است.
هيچ كس فكر نكرد
كه در آبادي ويران شده ديگر نان نيست
و همه مردم شهر بانگ برداشته اند كه چرا سيمان نيست
و كسي فكر نكرد
كه چرا ايمان نيست.
و زماني شده است
كه به غير از انسان
هيچ چيز ارزان نيست.
(حميد مصدق)
در لجن زار گل لاله نخواهد روييد
در هواي عفن آواز پزستو به چه كارت مي ايد؟
فكر نان بايد كرد
و هوايي كه در آن نفسي تازه كنيم
گل گندم خوب است
گل خوبي زيباست
اي دريغا كه همه مزرعه دلها را
علف هرزه كين پوشانده است.
هيچ كس فكر نكرد
كه در آبادي ويران شده ديگر نان نيست
و همه مردم شهر بانگ برداشته اند كه چرا سيمان نيست
و كسي فكر نكرد
كه چرا ايمان نيست.
و زماني شده است
كه به غير از انسان
هيچ چيز ارزان نيست.
(حميد مصدق)